عکس های پاییزی دو سال و سه ماهگی
عزیزکم چند روزیست که از خونه قبلی جابجا شدیم . خودتم به اینجا می گی خونه جدید ولی پارک رفتن ما گهگاهی ادامه داره من و تو باهم ، کنار هم ، مثل دوتا دوست.....
چه حس خوبی ست کنار قدم ها ی کوچکت راه رفتن
و چقدر پر می شوم از شادی جست و خیزت در برگهای پاییزی که آنها را پاییز می نامی ....
در دلم چه رقص زیبایی برپاست برگها ، تو ، آسمان ، خنکای پاییز و حضور پررنگ خــــــــــــــــــــــــــــــدا
چقدر حالم خوب است .....
مهربان خالقم این همه نعمت یک جا ، اینجا برای من !!!! بگذار همیشه اینگونه پررنــــــگ ببینمت و عطرت را نفس بکشم ، این چنین ساده اما لبریز در همه جا .....
شاید سهراب چنین می گفت :
پسری دارم پاک و رها
آسمانی چه زلال
نفسی پر شده از بوی نسیم
رنگ
و خدایی که دراین نزدیکیست ......
خدایا ممنونم ممنونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
و تو عاشق موسیقی برگها
رها باش و شاد فرشته ی کوچکم
و کار همیشگی پرتاب سنگ