پارسا جونم شکوفه دلمپارسا جونم شکوفه دلم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

پارسایم: پارسا باش و پارسا بمان!

عزیزم مریض نشو (اولین بیماری پارسا جونم) 10 ماهگی

1392/12/20 3:20
نویسنده : شراره
448 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزک قشنگم

اون روز (٩ تیر ٩٢) واسه وزن گیری بردمت مرکز بهداشت همه چیز خوب بود خدارو شکر لبخند

از عصر شروع کردی به بی قراری و حتی تو بغل هم آروم نمی شدی بابایی خونه نبودن و من خیلی واست ناراحت شدم فکر می کردم حوصلت سر اومده . شب دیگه به هیچی لب نمی زدی و کم کم بدنت داشت داغ می شد من که فکر می کردم به خاطر نخوردن مایعات تو این فصل گرمه هر کاری کردم که آب شیر و .. بخوری نمی شد پاشویت کردم و بهت استامینوفن دادم و تموم شب تو خواب مراقبت بود ولی صبح دوباره تب شروع شد با نگرانی به بباجون زنگ زدم و با هم به دکتر رفتیم به خاطر تب بالا نزدیک ٣٩و نیم خیلی خیلی نگران بودم  دیگه حال نداشتی و بالا میآوردی منم گریـــــــــــــــــه...

تا اینکه دکتر گفتن عفونت گوش و گلو و داروی سیفکسیم .

اومدیم خونه داروهات دادم و پاشویه کردم ولی تب به سختی پایین می اومد فردا دوباره تب تا صبح بدنت خنک می کردم دوباره پیش دکتر دیگه ای رفتیم ایشون داروت رو به آزیترومایسن(زیروتکم) تغییر دادن و لی از فردا تب پایین اومد و روز بعد دونه های قرمز کم رنگ روی تنه از پشت و جلو ظاهر شدن سوال

دونه ها بعد دو روز رفت دکتر می گفتن به خاطر تب بالا بوده ولی خاله سمیرا و مامان پویا می گن به آنتی بیوتیک حساسیت دادی ، مامان بزرگ می گن شاید مخملک بوده  متفکر

ما که نفهمیدیم چی بود فقط می دونم خیلی روزای سختی بود ...

خدا رو شکر که حالا سلامتی امروز واسه چک کردن رفع عفونت پیش دکتر می بریمت . دوست داریم قلب

خداجونم خودت همیشه سلامتی رو به همه ی بچه ها بده پارسای من رو هم حفظ کنفرشته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

ترانه های کودکان
18 تیر 92 17:16
سلام خداوند پارسای عزیز را برای شما سلامت نگه دارد.شاید پارساجون به اریترومایسین حساسیت داشته چون روی بدن بعضی از بچه ها بعد از خوردن اریترومایسین دانه های قرمز ظاهر می شود.مواظب کوچولوی دوست داشتنی باشید.خوشحالم که از آهنگ دعا خوشتان امده.برایتان سلامتی و بهروزی آرزومندم.خدانگهدار

خیلی خوشحالم کردید ممنون که اومدین


مرضیه مرادی
19 تیر 92 9:29
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام
وای خاله جون چه قدر تو نازی
من که نمی دونستم و به دنیا آمدی و یا اصلا می خ.ای بیای توی این دنیا. قربونت برم عزیز دلم .تصور مامان نهربونت رو که می کنم که تو رو تو آغوش گرفته با خودم می گم دیگه مهربونی های خاله راحله کامل شد با امدن این نی نی و داشتن حس قشنگ مادری . قدمت مبارک باشه عزیز دلم . خیلی دوست دارم . و می بوسمت .

قربون شما که لطف و مهربونیتون همیشگیه

محراب و مليكا
31 تیر 92 9:58
خدا حفظش كنه . چقدر ملوسي خاله جون
دوست عزیز مليكا در جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده خوشحال می شم به وب دخترم بیاین و لطف و مهربونی خودتونو از ما دریغ نکنید. كد 576 رو به 20008080200 پيامك كنيد . ممنون

http://mehrabmanezendege.niniweblog.com/



لطف دارید به امید برنده شدنتون
مامانی اترین
31 تیر 92 17:10
ماشالله خدا پارسا جون واستون حفظ کنه

ممنونم عزیزم همین طور آترین گل رو

الهه
23 اسفند 92 4:10
عزیزم اینجا رو بخون تا بدونی که در واقع بیماری گل پسرت چی بوده http://shazdehkhanoomadrina.niniweblog.com/post111.php
شراره
پاسخ
ممنون عزیزم بالاخره فهمیدیم روزوئولا بوده هــــــــــــی چی بگم از تو روزوئولای ناخوانده